این داستان در کتب ادب و قصه های عامیانه ما بارها به صورتی بس موجز نقل شده است، اما نویسنده رمان حاضر، برخلاف گزیده گویان، آنرا به طول و تفصیل البته نه در زمانه ما بلکه در همان عصری که واقعه روی داده است با تخیل روایت می کند و فایده کتابش در این است که نمونه ای از بازسازی و نورپردازی مضمونی کهن و عبرت آموز را به طالبان عرض می دارد، کاری که نمونه هایش در عرصه فرهنگ و ادب امروز ما انگشت شمار است دربخشی از این کتاب می خوانید: امروز صبح، زنم شوشانا را به خاک سپردم می نویسم به خاک سپردیم زیرا که در واقع تنها شوهر به سوی گورش نبود. همه ملت به تشییع جنازه آمده بودند. کاهن اعظم به اتفاق اولیای امور کشوری حضور داشت و ادامه داستان