دکتر نیکلاوز نیسلی ، زندانی سابق مسلخ آشویتس ، نویسنده این خاطرات است، وی در بخشی از خاطرات خود می نویسد:
اجساد برهنگان در اتاق گاز پراکنده نبود، بلکه روی هم انباشته شده بود. علتش هم معلوم است زیرا سیلکون وقتی با هوا مخلوط شد، ابتدا روی کف زمین ترکیباتش را به صورت گاز تکمیل می کند و سپس اندک اندک فضای بالاتر را اشغال می کند تا بسقف برسد . بهمین جهت هم بود که وقتی قربانیان بدبخت هوای نزدیک به کف اتاق گاز را قابل تنفس نیافته بودند برای یافتن هوای قابل تنفس از سر و کول هم وحشیانه بالا رفته بودند.
آری انها یعنی آن بدبختان مرگزده هر چه روی سر و کله هم بالاتر می رفتند گاز دیرتر بایشان می رسید تلاش بیفایده و جنون آمیز آنها روی غریزه بقاء و دو دقیقه بیشتر زندگی کردن بود!